ومن تورا به کسی هدیه می دهم ، که از من عاشق تر باشد و از من
برای تو مهربان تر
من تورا به کسی هدیه می دهم که صدای تو را از هزار فرسنگ
راه دور ، در خشم ، در مهربانی
در دلتنگی
در هزار همهمه دنیا
یکه و تنها بشناسد
من تو را سخاوتمندانه به کسی هدیه می دهم ، که راز آفتاب گردان
و تمام سخاوتهای عاشقانة این گل معصوم را
بداند ، و ترنم دلپذیر هر آهنگ
هر نجوای کوچک ، برایش یک خاطره مشترک باشد
او باید از رنگین کمان چشمان تو ، تشخیص بدهد که امروز هوای
دلت آفتابی است ، یا آن دلی که من
برایش می میرم ، سرد و بارانی است
ای بهانة زنده بودنم ، تورا سخاوتمندانه به کسی هدیه می دهم ، که
قلبش بعد از دو بار دیدن تو ، باز هم به دیوانگی
و بی پروائی اولین نگاه من بتپد
همانطور عاشق
همانطور مبهوت وقار وجمال بی مثالت
آیا کسی پیدا خواهد شد ؟ از من عاشق تر و از من مهربانتر
برای تو
تورا سخاوتمندانه ، با خود خواهم بخشید
تو را فقط و فقط به خدا میسپارم
تو را فقط به قلب عاشقم هدیه خواهم داد.